به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسلامُ عَلَیک یا اَبا عَبدالله وَعلی الارواح اَلتی حَلَت بِفِنائک
اَلسلامُ علی الحُسَین وعلی اولاد الحُسَین وعلی اصحاب الحُسَین
اللّهُمَّ العَن اوَلَ ظالِم ظَلَمَ حق مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وآخر تابِع لهُ عَلی ذلک اَلهُم العَن العصابته التی جاهَدَت الحُسَین وشایَعَت وبایَعَت وتابَعَت علی قَتلِهِ اللّهُمَّ العَنهُم جمیعاً
ویرایش توسط Saltanat : 11-21-2019 در ساعت 12:56 PM
الهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
ویرایش توسط Saltanat : 10-19-2020 در ساعت 04:09 PM
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
والا نمیدونم سخت پسندم یا نه ، اما خب میشه گفت درسته تا حدودی سخت پسندم چون کمی ایده آل فکر میکنم ،
اما خب بیشتر نسبت به خودم ایده آل هستم چون فکر میکنم هنوز از نظر اقتصادی به اون حد نرسیدم که برم خواستگاری ...
همیشه به خودم میگم این فکرا با دینم سازگار نیست ، حتمالاً در این زمینه ایمان ندارم ...
یا قائم آل محمد
اعوذ با لله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
قل هو الله احد
الله صمد
لم یلد ولم یولد
ولم یکن له کفوا احد
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
خواهش میشه
خب راستش شخصیه نمیتونم بگم
یعنی اگه رنگ و مدل لباسمو کسی بپرسه واسش توضیح میدم اما اینو نه!
شهره یه اهنگی خونده:
دلواپسیم قشنگه
به عالمی میارزه
عشق که میگن همینه
چه شادی افرینه..
البته ایدی من به اون ترانه ربط نداره فقط خواستم بگم یه وقتایی بار مثبت هم پیدا میکنه
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
یا قائم آل محمد
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
ویرایش توسط Saltanat : 04-20-2020 در ساعت 05:43 PM
بسم الله الرحمن ارحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ الله وَعَلَی الاَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنا ئِکَ عَلَیکَ مِنّی
سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبقِیَ اللَّلُ وَ النَّهارُ ولا جَعَلَهُ الله اخِرَ العَهدِ مِنّی
لِزِیا رَتِکُم السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ وَعَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَعَلی اَولادِ الحُسَینِ وعَلی اَصحابِ الحُسَینِ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ العَن اوَلَ ظالِم ظَلَمَ حق مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وآخر تابِع لهُ عَلی ذلک اَلهُم العَن العصابته التی جاهَدَت الحُسَین وشایَعَت وبایَعَت وتابَعَت علی قَتلِهِ اللّهُمَّ العَنهُم جمیعاً
اشک رازی ست
لبخند رازی ست
عشق رازی ست
اشک آن شب لبخند عشقم بود
قصه نیستم که بگویی
نغمه نیستم که بخوانی
صدا نیستم که بشنوی
یا چیزی چنان که ببینی
یا چیزی چنان که بدانی
من درد مشترکم
مرا فریاد کن
درخت با جنگل سخن میگوید
علف با صحرا
ستاره با کهکشان
و من با تو سخن می گویم
نامت را به من بگو
دستت را به من بده
حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه لبها سخن گفته ام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خوانده ام
زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال
عاشقترین زندگان بوده اند
دستت را به من بده
دستهای تو با من آشناست
ای دیر یافته با تو سخن میگویم
بسان ابر که با توفان
بسان علف که با صحرا
بسان باران که با دریا
بسان پرنده که با بهار
بسان درخت که با جنگل سخن می گوید
زیرا که من
ریشه های تو را دریافته ام
زیرا که صدای من
با صدای تو اشناست
احمد شاملو
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
میان آفتابهای همیشه
زیبایی تو
لنگریست
نگاهت شکست ستمگریست
و چشمانت با من گفتند
که فردا روز دیگریست
احمد شاملو
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
روزی ما دوباره کبوترهایمان را پیدا خواهیم کرد
و مهربانی ،دست زیبایی را خواهد گرفت
روزی که کمترین سرود
بوسه است
و هر انسان برای هر انسان
برادریست
احمد شاملو
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
دوستش میدارم
چرا که میشناسمش
به دوستی و یگانگی
ــ شهر
همه بیگانگی و عداوت است ــ
هنگامی که دستان مهربانش را به دست میگیرم
تنهایی غم انگیزش را درمییابم
اندوهش
غروبی دلگیر است
در غربت و تنهایی
همچنان که شادی اش
طلوع همه آفتابهاست
و صبحانه
و نان گرم
و پنجرهای
که صبحگاهان
به هوای پاک
گشوده میشود
و طراوت شمعدانی ها
در پاشویه ی حوض
چشمه ای
پروانهای و گلی کوچک
از شادی
سرشارش میکند
و یأسی معصومانه
از اندوهی
گرانبارش:
اینکه بامداد او دیری ست
تا شعری نسروده است
چندان که بگویم
امشب شعری خواهم نوشت
با لبانی متبسم به خوابی آرام فرو میرود
چنان چون سنگی
که به دریاچهای
و بودا
که به نیروانا
و در این هنگام
دخترکی خردسال را مانَد
که عروسک محبوبش را
تنگ در آغوش گرفته باشد
اگر بگویم که سعادت
حادثه ای ست
بر اساس اشتباهی
اندوه سراپایش را در بر میگیرد
چنان چون دریاچهای
که سنگی را
و نیروانا
که بودا را
چرا که سعادت را
جز در قلمرو عشق بازنشناخته است
عشقی که
بجز تفاهمی آشکار نیست
بر چهرهی زندگانی من
که بر آن
هر شیار
از اندوهی جانکاه حکایتی میکند
آیدا
لبخند آمرزشیست
نخست
دیرزمانی در او نگریستم
چندان که چون نظر از وی بازگرفتم
در پیرامون من
همه چیزی
به هیات او درامده بود
آنگاه دانستم که مرا دیگر
از او
گریز نیست
احمد شاملو
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
خیلی وقت هست که در زندگی افراد دقت میکنم به این نتیجه رسیدم خودخواهی و منفعت طلبی لازمه موفقیت هستن و همچنین حرفهایی که در مورد صفاتی مثل تواضع و درستکاری یا پاک بودن قبل از ازدواج گفته میشه بیشتر جنبه تعارف، سرگرمی و وقت گذرونی داره، موقع عمل خیلی از افراد به هر قیمتی که باشه فقط نظر و خواست خودشونو پیش میبرن و افرادی که نخوان با خودخواهی و منفعت طلبی پیش برن از زندگی عقب میمونن.
شکی درین نیست و عملا همین میشه که میگی
منم مایل بودم این بحث جدا از تاپیک قانون جذب در فضای دیگه ای مطرح بشه که همین حرفها زده بشن
ادمهای زیادی فروتن و متواضع از قافله دنیا عقب میمونن و بازی رو میبازن و همیشه باید تحت سلطه یکی دیگه زندگی کنن
اما خب بنظرم سیاست ایجاب میکنه رفتار ظاهری ادم جوری باشه که انگار واسه منافع دیگران هم اهمیت قایل میشه
خودخواهی و خوددوستی یه امر خیلی خیلی درونیه که نباس مصادیق بیرونیش باعث رنجش دیگران بشه
بخاطر نوع تربیتم از اولش بمن القا کرده بودن خیلی ادم خاص و مهمی هستم!!
بعدها دلم نخواست منتقد این مدل تربیتم باشم و این طرزفکر به دلایلی در من رشد و شدت چندبرابر پیدا کرد
بااینحال هیچکدوم از دوستان و اطرافیانم متوجه این حجم از خودخواهیم نمیشن
هربار دوست یا فامیل میان خونه ما و شب میمونن من تخت خودمو در اختیار مهمون میزارم و خودم رو زمین میخوابم
به همین سادگی!!
میگن فلانی رو زمین اذیت نمیشی؟!
من ۴ لایه پتو رویهم میندازم و راحت میخوابم
اما همین من محاله که از خواسته های واقعی خودم یک پله کوتاه بیام یا ذره ای تحت فشار قرار بگیرم که کار یکی دیگه راه بیفته
قرار نیست همگان متوجه خودخواهی ما بشن و جوری زمخت و گل درشت رفتار کنیم که باعث رنجش و فراری شدن بقیه بشه
قراره این خودپرستی به شکوفایی ما ختم بشه بنابراین تاجایی که ممکنه نباس نمود بیرونی پیدا کنه
وقتش که رسید یک میلیمتر بخاطر نیازهای دیگران کوتاه نیا که اگر کوتاه بیای تااخر کار باید کوتاه بیای و اون رسما بر تو حاکم خواهد شد
اما تو رفتار ظاهری همیشه لبخند و تکرار این جمله:
شما بزرگواری شما عزیزی
اما درواقع عزیز و بزرگوار فقط خودتی و بس
این شیوه زندگی من بوده و هست پس به دیگران هم پیشنهادش میدم
غیر ازین باشه همین میشه که خودت میگی و شخص متواضع از زندگیش جا میمونه
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
عشق ما دهکده ای ست که هرگز به خواب نمیرود
نه به شبان و نه به روز
و جنبش و شور حیات
یک دم در آن فرو نمینشیند
هنگام آن است که دندانهای تو را
در بوسه ای طولانی
چون شیری گرم
بنوشم
احمد شاملو
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ العَن اوَلَ ظالِم ظَلَمَ حق مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وآخر تابِع لهُ عَلی ذلک اَلهُم العَن العصابته التی جاهَدَت الحُسَین وشایَعَت وبایَعَت وتابَعَت علی قَتلِهِ اللّهُمَّ العَنهُم جمیعاً
بسم الله الرحمن ارحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ الله وَعَلَی الاَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنا ئِکَ عَلَیکَ مِنّی
سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبقِیَ اللَّلُ وَ النَّهارُ ولا جَعَلَهُ الله اخِرَ العَهدِ مِنّی
لِزِیا رَتِکُم السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ وَعَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَعَلی اَولادِ الحُسَینِ وعَلی اَصحابِ الحُسَینِ
سلام فعلاً حرفی نیست تا بعد
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
سلام
بنده عضو جدید هستم زیادم جدید نیستم ولی خب..
لطفا در ایجاد تاپیک ها منو هم دعوت کنین..
یا به طریقی بهم اطلاع بدین که بحثی وجود داره..
میخوام شرکت کنم تو بحث ها..
ممنون از همگی
روز خوش
سلام مائده خانم 🙋♂️
برای شر کت در تاپیک ها ومو ضوعات چه اون های که جنبه دریافت مشاوره دارند
چه اونا که جنبه ابراز نظر چه اونا که جنبه
گفتمان همگی در main page قابل روئیت هستند
شما فقط کافیه زود زود on line بشین و در اونها شرکت کنید
وبرای شرکت در اونها حتی اگه هیچ کاربری دعوت شده نبود یا کار بری ازاعضاء دعوت شده نبود دال بر شرکت نکردن نیست
در واقع همین که در public page مطرح شده یعنی شرکت کردن هر کس که توانایی وگنجایش در اون بحث رو داره
مثلا در موضوع کادو چی بخرم استار تر عزیز آقای سام من وکاربر دلواپس رو دعوت نکرد اما ما دوتا اولین شرکت کننده ها
بودیم 😄
ولی توی موضوع موسسه آموزشی همین استارتر بنده رو دعوت کرد وانجا هم بهشون پیشنهاد دادم
پس دعوت بودن رو ملاک شرکت کردن ندو نید
البته اگر تاپیکی رو بنده توی page قرار دادم شمارو دعوت میکنم فقط باید قول بدین زود زود آنلاین بشین والبته شرکت کنید😊
الانم میتونید توی تاپیک های کادو چی بخرم کنترل عصبانیت
وبه قانون جذب اعتقاد دارین توی صفحه اصلی ( main page)
سر بزنید و شرکت کنید🤝
ویرایش توسط Saltanat : 11-28-2019 در ساعت 11:16 AM
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ العَن اوَلَ ظالِم ظَلَمَ حق مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وآخر تابِع لهُ عَلی ذلک اَلهُم العَن العصابته التی جاهَدَت الحُسَین وشایَعَت وبایَعَت وتابَعَت علی قَتلِهِ اللّهُمَّ العَنهُم جمیعاً
بسم الله الرحمن ارحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ الله وَعَلَی الاَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنا ئِکَ عَلَیکَ مِنّی
سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبقِیَ اللَّیلُ وَ النَّهارُ ولا جَعَلَهُ الله اخِرَ العَهدِ مِنّی
لِزِیا رَتِکُم السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ وَعَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَعَلی اَولادِ الحُسَینِ وعَلی اَصحابِ الحُسَینِ
بسم الله الرحمن الرحیم
اللّهُمَّ العَن اوَلَ ظالِم ظَلَمَ حق مُحَمَّد وآل مُحَمَّد وآخر تابِع لهُ عَلی ذلک اَلهُم العَن العصابته التی جاهَدَت الحُسَین وشایَعَت وبایَعَت وتابَعَت علی قَتلِهِ اللّهُمَّ العَنهُم جمیعاً
بسم الله الرحمن ارحیم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا اَبا عَبدِ الله وَعَلَی الاَرواحِ الَّتی حَلَّت بِفِنا ئِکَ عَلَیکَ مِنّی
سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبقِیَ اللَّلُ وَ النَّهارُ ولا جَعَلَهُ الله اخِرَ العَهدِ مِنّی
لِزِیا رَتِکُم السَّلامُ عَلَی الحُسَینِ وَعَلی عَلِیِّ بنِ الحُسَینِ وَعَلی اَولادِ الحُسَینِ وعَلی اَصحابِ الحُسَینِ
امروز هوای شهر ما عاااالی بود بعد از یک شب بارانی و زیبا...
آسمون صافه صاف بود..
دانشگاه رفتنی حس خاص انرژی مثبت وجودمو فرا گرفته بود..
با این که امروز امتحان داشتیم😬.. و استرس خیلی خیلی کم داشتم...
اما حال دلم دو روزه خوبه خوبه..
چند وقتی بود ک حالم زیاد تعریفی نداشت.!
اما..
این خوده ما آدماییم که حال خودمونو میتونیم تغییرش بدیم..
امیدوارم حال دلتون همیشع خوب و عااالی باشع..
بهترین ها رو برا شما و عزیزانتون در کنار عزیزانتون آرزومندم 😊🍁
ـــــو خـــــ❤ــــدایـے ڪــہ در ایݩــ نـــَزدیـــڪیـــســـٺــــ ــــــ
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
سلام مائده عزیز
اینجا سایت هستش خونه مردم که نیست زشت باشه ادم بی دعوت بره
شما با یا بی دعوت تو هر تاپیک که دلت خواست و حس کردی حرف گفتنی لازم داره حرفاتو بنویس فدات شم
دعوت به خوندن موضوع به معنی تاکید بیشتره
یعنی حتما بیا و بخون!!
وگرنه دعوت نشدن معنیش این نیست که شما نیا و نخون و نظر نده!!
شما خیلی راحت و بی تعارف میتونی در همه تاپیکها مشارکت کنی
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
من سرگذشت یأسم و امید
با سرگذشت خویش:
میمردم از عطش،
آبی نبود تا لب خشکیده تر کنم
میخواستم به نیمه شب آتش،
خورشید شعله زن به درآمد چنان که من
گفتم دو دست را به دو چشمان سپر کنم
با سرگذشت خویش
من سرگذشت یأس و امیدم..
احمد شاملو
به طبیعت بگو حواسش جمع باشد
اگرچه کلی دیر ای تقدیر
اما با دستان و شاخهایم امدهام!
اما بخاطر جنگ جنى با حيواناتت به سركردگی سگی ت
مجبور شده ام سُم به پاى شعرم بكوبم
شاخ دراورده باشد هنر
و دُمى بافته ام در اخر مغزم
چون جنگ حیوان با حیوان زبان مشترک میخواست
در حال حاضر 13 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 13 مهمان ها)